کد خبر: ۶۱۵۸
۰۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۰
یک دهه خوشبختی زوجی با ازدواج آسان

یک دهه خوشبختی زوجی با ازدواج آسان

زهرا کاظمی و رضا رضایی حدود ۱۰ سال قبل عقد ازدواجشان به ثبت رسید. زندگی مشترکی که ضمن ثبات و پویایی، شیرینی و آرامش را هم به ادعای این زوج خوشبخت، برایشان به همراه داشته است.

نداشتن خانه، ماشین، پولی برای تهیه جهیزیه و... امروزه مشکل بیشتر جوانان برای گریز از ازدواج و تشکیل خانواده است، غافل از عمری که، چون باد می‌گذرد و بازگشتش غیرممکن است. ازهمین‌روست که چند سالی موضوع ازدواج آسان با تأسی از ازدواج حضرت فاطمه‌الزهرا (س) و حضرت علی (ع) مطرح شده است.

طرحی که اگر زوجین شروع زندگی و ادامه آن را با الگوبرداری از زندگی این دو معصوم (ع) پی بگیرند، پایه‌های زندگی‌شان مستحکم‌تر و تداوم بیشتری خواهد داشت. نمونه این ازدواج‌های آسان، ازدواج زهرا کاظمی و رضا رضایی است که حدود ۱۰ سال قبل عقد ازدواجشان به ثبت رسید.

زندگی مشترکی که ضمن ثبات و پویایی، شیرینی و آرامش را هم به ادعای این زوج خوشبخت، برایشان به همراه دارد. در این مصاحبه با زهرا خانم هم‌صحبت شدیم تا از خودشان و زندگی آرامشان بگوید.

نحوه آشنایی شما چطور بود و چه سالی ازدواج کردید؟

سال ۸۸ که سال آخر دبیرستان بودم به سالن ورزشی می‌رفتم که خواهر همسرم مرا دید و با خانواده به خواستگاری‌ام آمدند.

 بحث ازدواج آسان را چه کسی مطرح کرد و به چه دلیلی؟

 پدر و مادرم بر این باور بودند که مال و ثروت و حتی زیبایی دختر و پسر در خوشبخت‌شدن نقش چندانی ندارد. برای آن‌ها ایمان و سلامت اخلاقی و خانواده‌داربودن در اولویت قرار داشت.

با این تفکر به  خواستگاران من و سه خواهرم جواب مثبت دادند. وقتی همسرم به خواستگاری من آمد، نه خانه‌ای داشت و نه وضعیت مالی آنچنانی.

اما در همان جلسه دوم و بعد از تحقیقات، وقتی خانواده‌ام متوجه شدند مرد کار است و به‌لحاظ اخلاق و ایمان هم تعریف‌هایی از او شنیدند، بدون هیچ سختگیری درباره مهریه و حتی خرید وسایل، جواب مثبت دادند.     


مهریه‌تان چه تعداد سکه بود و نظر خودتان راجع‌به این تعداد مهریه چه بود؟

 تعداد مهریه من ۱۴ سکه تمام‌بهار آزادی بود. چون سه خواهر دیگرم هم با مهریه کم به خانه همسرانشان رفته بودند و زندگی خوبی داشتند، من هم برایم مهریه زیاد اهمیتی نداشت. بعضی‌ها بر این باورند که سکه زیاد تضمین‌کننده خوشبختی است، درحالی‌که این باوری اشتباه است.

کسانی بوده‌اند که تعداد سکه‌شان به اندازه سال تولدشان بوده است، اما زندگی چنان به آنان سخت و تلخ آمده است که حاضر شده‌اند از همه چیزشان بگذرند و فقط از آن زندگی بیرون بیایند.


 چشم و هم‌چشمی‌هایی بین دختران دم‌بخت در تعداد سکه، خرید جهیزیه، موقعیت داماد و... وجود دارد، این‌ها برای شما مهم نبود؟

شکر خدا به‌قدری در زندگی احساس خوشبختی و آرامش می‌کنم که هیچ‌وقت به این چیز‌ها فکر نمی‌کنم. مراسم ازدواج من خیلی ساده بود. برای جشن ازدواجم فامیل نزدیک را برای ناهار به رستوران دعوت کرده و غروب هما‌ن روز هم در منزل مراسم عصرانه مختصری داشتیم.

فقط برای اینکه یادگاری از آن روز داشته باشیم لباس عروسی کرایه کرده و به همراه همسرم به آتلیه رفتیم تا عکسی یادگاری از مراسم عروسی‌مان داشته باشیم. باوجوداین حتی یک‌بار هم نشده حسرت زندگی دیگری را داشته باشم.

چقدر این راهی که شما پیش گرفتید، در برگزاری ازدواج‌های آسان بعدی در فامیل و  دوستان تأثیرگذار بود؟

خواهر همسرم نیز بعد از ازدواج ما تصمیم گرفت به‌جای مراسم عروسی پرهزینه مراسم سبکی بگیرند تا  هزینه آن شب را صرف اموری کنند که در ادامه راه به آن نیازمند هستند. من به دختران دوستان و آشنایی که قصد ازدواج دارند هم توصیه می‌کنم، به جای برنامه‌های پرهزینه عروسی و دیگر مراسم آن، همان پول را پس‌انداز کنند برای رهن خانه یا خرید وسایل ضروری زندگی.

خواهر همسرم نیز بعد از ازدواج ما تصمیم گرفت به‌جای مراسم عروسی پرهزینه مراسم سبکی بگیرند




خوشبختی را در چه می‌دانید و آیا خودتان را خوشبخت می‌دانید؟

خوشبختی را داشتن آرامش فکر می‌دانم. من امروز دو فرزند زیبا و سالم دارم و مردی که ۱۰ سال است هر روز برای زن و فرزندش راهی بازار می‌شود. در تمام این سال‌ها هم در کنار مادر همسرم زندگی کرده‌ام.

ایشان درست مثل دخترشان هوای من و بچه‌هایم را داشته‌اند، خوشبختی برای یک زن غیر از این چه می‌تواند باشد؟ البته این را هم بگویم که این خوشبختی به این معنا نیست که ما در طول این ۱۰ سال هیچ ناراحتی‌ای با هم نداشته‌ایم.

این‌طور نبوده است، بین ما هم مثل خیلی از زن و شوهر‌ها نارحتی‌هایی جزئی وجود داشته است.

 دو فرد، سلایق و عقاید متفاوتی می‌توانند داشته باشند، مهم کوتاه‌آمدن یکی به‌خاطر دیگری است. اگر هر دو طرف «من» باشند، اختلاف دامنه‌دار می‌شود. در چنین مواردی همیشه یکی از ما دو نفر کوتاه آمده‌ایم.

از چه وجوه زندگی حضرت فاطمه‌الزهرا (س) و حضرت علی (ع) در زندگی مشترک خود الگوبرداری کردید؟

 کلا زندگی من و همسرم بر اساس آموزه‌های دینی و قرآنی بوده است. در این مسیر هم بیشتر همسرم مشوق من بوده‌اند. نه در امر ازدواج و خانه‌داری که در تمام مراحل زندگی اگر با تأسی از زندگی و راه و روش ائمه (ع) و بزرگان دینمان عمل کنیم و قدم برداریم از خیلی سختی‌ها و پستی و بلندی‌های زندگی به آسانی عبور خواهیم کرد.


به‌عنوان یک زوج خوشبخت اگر توصیه‌ای به جوانان دم‌بخت دارید بفرمایید؟

جوانان اگر دنبال رسیدن به آرامش در زندگی مشترک هستند از همان ابتدا زیاد سخت نگیرند. دغدغه امروز دختران تهیه جهیزیه و خرج و مخارج اولیه عروسی است و پسران مهریه سنگین و نداشتن خانه‌ای برای زندگی. در وضعیت اقتصادی امروز چه اشکالی دارد عروس در خانه مادر همسر زندگی‌اش را آغاز کند.

خرید جهیزیه آنچنانی، آن هم برای خانه مستأجری که هر سال باید جا‌به‌جا شوی به نظر من اشتباه محض است. درست است جشن عروسی یک شب اتفاق می‌افتد، اما همان یک شب می‌تواند کلی خرج روی دست داماد بگذارد که تا مدت‌ها فکر او برای پاس‌کردن چک و تأمین هزینه‌های جشن همان یک شب درگیر باشد.    



این گزارش سه شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ درشماره ۲۹۸  شهرارامحله منطقه ۸ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:44